گهگاه دست به قلم میشوم و از زندگی مینویسم.
حالا شما میتونید نوشته های من رو با صدای خودم گوش بدید.
شما هرکسی باشید اول و آخر پشت سرتان حرف میزنند، چه بخواهید چه نخواهید.
من خودم هم گهگاه اگر حرفی کم بیارم ناگاه پشت سر یک نفر شروع به صحبت کردن میکنم. آنوقت چطور باید انتظار داشته باشم که کسی پشت سرم حرفی رو نزنه؟
قبل تر ها خیلی برام مهم بود که اگر کسی پشتم حرفی زده بفهمم که در راجب من چی گفته، بعد تر ها فهمیدم که اصلا نیازی به این کار نیست، به چند دلیل:
۱. انرژی زیادی باید صرف بکنم تا به نتیجهای برسم [که شاید قابل قبولم هم نباشه]
۲. اگر اون حرف ارزش چندانی داشت قطعا خودِ اون شخص حرفشو با من درمیون میذاشت.
۳. اگر من برای اون شخص ارزشمند بودم هیچگاه حرفی رو از من پنهان نمیکرد، مگر اینکه به نفع من باشه.
۴. حرف های آدم ها در راجب من رفرنس قویای از حقیقت تام نیست و هرکسی از منظر خود حرف میزنه.
۲۰ام مهر ماه ۱۴۰۳
پیانو: پارسا سلیمی