زیرآبزنی اصطلاحی است که در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای تخریب پنهان، شایعهپراکنی یا تضعیف موقعیت دیگران از راههای غیرمستقیم (مانند گزارشهای نادرست یا بدگویی پشت سر) اشاره دارد. در این اپیزود درباره «زیرآب زنی در سینمای ایران» با «حسین مشعلی» به گفتگو نشسته ایم. این مفهوم ریشه در سنتهای اداری و اجتماعی ایران دارد و اغلب به عنوان یک آفت اخلاقی توصیف میشود. در سینمای ایران، زیرآبزنی نه تنها به عنوان یک تم دراماتیک در فیلمها ظاهر شده، بلکه در پشتصحنه صنعت سینما نیز به عنوان یک چالش حرفهای، بهویژه در رقابتهای هنری، تولید و حتی سانسور، نقش داشته است. این پدیده میتواند بخشی از نقدهای اجتماعی به ساختارهای قدرت در جامعه ایرانی باشد، جایی که رقابتهای ناسالم و حسادتها بر روابط حرفهای سایه میاندازد.
در ادامه، به بررسی جنبههای مختلف این موضوع میپردازیم: از تمهای سینمایی مرتبط تا مثالهای واقعی از صنعت.
۱. زیرآبزنی به عنوان تم در فیلمهای ایرانی
سینمای ایران، بهویژه در ژانرهای اجتماعی و درام، اغلب به مسائل پنهان جامعه مانند حسادت، خیانت و رقابتهای ناعادلانه میپردازد. زیرآبزنی میتواند نمادی از این درگیریها باشد، هرچند مستقیماً با این واژه به ندرت نامگذاری شده. برخی فیلمها که به طور ضمنی یا صریح به این مفهوم نزدیکاند:
فریاد زیرآب (۱۳۵۶، کارگردان: سیروس الوند) این فیلم یکی از معدود آثار ایرانی است که مستقیماً از واژه “زیرآب” در عنوان استفاده کرده. داستان عاشقانهای است با عناصری از خیانت و تضعیف روابط، جایی که شخصیتها درگیر بازیهای روانی و پنهانکاری میشوند. فرزانه تأییدی (بازیگر فقید) در نقش اصلی مقابل داریوش اقبالی ظاهر شد و این فیلم یکی از آخرین آثار پیش از انقلاب بود که به مسائل روابط پنهان پرداخت. فیلم با نقدهای مثبتی روبرو شد، اما به دلیل محتوای حساس، اکران محدودی داشت.
فیلمهای اجتماعی با تم حسادت و تخریب
گوزنها (۱۳۵۳، مسعود کیمیایی) هرچند مستقیماً زیرآب زنی در سینما نیست، اما تم دوستیهای خیانتآمیز و تضعیف یکدیگر در میان شخصیتها (مانند لاتهای خیابانی) به این مفهوم نزدیک است. منتقدان آن را نمادی از فساد اخلاقی جامعه میدانند.
پرده آخر (۱۳۶۶، واروژان) در این درام خانوادگی، حسادتهای پنهان و شایعهپراکنیها روابط خواهرانه را نابود میکند. فریماه فرجامی در نقش اصلی، نمادی از قربانیان زیرآبزنیهای خانوادگی است.
فیلمهای اخیر در آثار معاصر مانند پیر پسر (۱۴۰۴)، تمهای پدرستیزی و تخریب نقشهای خانوادگی (مانند حسادت پدرانه) به زیرآبزنیهای عاطفی اشاره دارد. منتقدان آن را بخشی از ژانر “پدرستیزی” در سینمای اجتماعی ایران میدانند، که به زخمهای نادر جامعه میپردازد اما گاهی متهم به ترویج انزجار میشود.
این تمها اغلب در سینمای اجتماعی ایران (مانند آثار علیرضا داوودنژاد یا منیژه حکمت) برای نقد ساختارهای قدرت استفاده میشوند، جایی که زیرآبزنی نمادی از “نشت قیف اجتماعی” است – یعنی از دست رفتن اعتماد در روابط.
۲. زیرآبزنی در پشتصحنه سینمای ایران: رقابتهای حرفهای و سانسور
سینمای ایران، با محدودیتهای ارشادی و رقابتهای شدید، بستری برای زیرآبزنیهای حرفهای فراهم کرده. بازیگران و کارگردانان اغلب از “لابیگری”، “شایعهپراکنی” و “گزارشهای نادرست” برای حذف رقبا شکایت دارند:
مثالهای تاریخی
زری خوشکام (زهرا حاتمی) ستاره پیش از انقلاب که به دلیل نقشهای جسورانه (مانند صحنههای برهنه در کلبهای آن سوی رودخانه) مورد حسادت قرار گرفت. پس از انقلاب، بازگشتش به سینما با فیلم سیمای زنی در دوردست (۱۳۸۲، علی مصفا) با چالشهای زیادی همراه بود، از جمله شایعات درباره سن و سابقهاش. او اولین زنی بود که در سینمای ایران کاملاً لخت ظاهر شد و این جسارت، او را هدف تخریبهای پنهان قرار داد.
فریماه فرجامی در دهه ۶۰ و ۷۰، با فیلمهایی مانند سرب و نرگس، قربانی زیرآبزنیهای ارشادی شد. بازگشتش پس از ۲۰ سال با زهر عسل، با شایعات و رقابتهای حرفهای همراه بود.
مثالهای معاصر
زیرآب زنی در سینما
مروا نبیلی کارگردان زن فیلم خاک سر به مهر (۱۳۵۶)، که بدون مجوز ساخته شد و اکران نشد. بازگشتش از آمریکا و تلاش برای پایاننامه، با تخریبهای حرفهای روبرو شد و یکی از اولین موارد “فیلمهای زیرزمینی” ایران بود.
در X (توییتر سابق) بحثهای اخیر نشاندهنده شیوع این پدیده است. مثلاً کاربران از “زیرآبزنی لابیگری” در سریالها شکایت دارند (مانند نقشهای فرعی با لابی)، یا از سانسور فیلمهایی مانند خانه ارواح (۱۴۰۴) به دلیل تمهای تاریخی (تطهیر قاجار و نقد کشف حجاب). همچنین، در پستهایی مانند نقد به مستند Celluloid Underground (۱۴۰۲)، از نادیده گرفتن آرشیو فیلمهای نجاتیافته توسط احمد جورقانیان انتقاد شده که میتوانست گنجینهای برای سینمای ایران باشد.
۳. علل و راهکارها: چرا در سینما رواج دارد؟
علل رقابت شدید برای نقشها، محدودیتهای ارشادی (مانند حجاب در سینما که کارگردانان را به ترفندهایی مانند نقشهای مردانه برای زنان وادار میکند)، و فرهنگ “روابطمداری” به جای شایستهسالاری. در محیطهای کاری مانند تولید فیلم، حسادت و ضعف شخصیتی عامل اصلی است.
راهکارها
تمرکز بر شبکهسازی مثبت (مانند جشنوارهها).
استفاده از ابزارهای دیجیتال برای شفافیت (مانند آرشیوهای آنلاین).
آموزش اخلاق حرفهای در آموزشگاههای سینمایی.
نتیجهگیری
زیرآب زنی در سینمای ایرات، هم تم جذابی برای درامهای اجتماعی است و هم چالشی واقعی که صنعت را از پیشرفت بازمیدارد. فیلمهایی مانند فریاد زیرآب نشان میدهند چگونه این مفهوم میتواند به نقد عمیق جامعه تبدیل شود، اما در واقعیت، اغلب به عنوان ابزاری برای حذف رقبا استفاده میشود. اگر به دنبال فیلم خاصی هستید یا میخواهید درباره یک بازیگر/کارگردان بحث کنیم، بگید! برای مثال، زیرزمین (۱۹۹۵) را ببینید – فیلمی که حسادتهای پنهان را به تلخی به تصویر میکشد.