.به پادکست بداهه خوش اومدید
گفتگوهای ما (مهتا قرباننیا و امیر مهرانی) از پیش طراحی شده نیستن، ما فکر میکنیم خیلی چیزا وقتی گفته میشن که از قبل براشون برنامه ریزی نکردیم.
گفتگو در هر اپیزود جریان خودش رو خودش پیدا میکنه و میره به جایی که باید.
در این اپیزود با مرور بازخوردهای مخاطبین شروع کردیم و از آنجا رسیدیم به فضای ادب و احترام افراطی بعضی افراد، که حتی اگر مشکلی باهاشون داشته باشیم ممکنه رودربایستیها اجازه ی شفافیت بهمون نده و صمیمیت رو باهاشون ممکنه تجربه نکنیم.
بعد رسیدیم به موضوع نقد و نقدپذیری و زخم زدن با نقد. حتی اعتراف کردیم که از نقد ناراحت میشیم و در بارهاش مفصل گپ زدیم. شاید اینجا مهمترین نکتهمون این بود که زبان نقد دعوتگرانه نیست. به تغییر دعوت نمیکنه بلکه باعث پوشیدن زرههای دفاعی میشه.
از تمایزخواهیها و تمایل به متفاوت بودنمون گفتیم:
امیر از خاطرات مهدکودکاش گفت. (واقعا مهد کودک رفته) و یک جمله نغز با شیر و شعر. (ببینید میتونید پیداش کنید؟)
مهتا از علاقه به موتورسواری گفت. (سوال: مهتا موتور چه رنگی میخواد؟)
و درباره ریسکهایی که متفاوت بودن و خارج از عرف رفتن میتونه داشته باشه صحبت کردیم.
از ژاک لاکان و ژیل دولوز و نسیم نیکلاس طالب یاد کردیم و در نهایت درباره مسیرهای تعریف شده و تجربهگرایی در زندگی حرف زدیم.
خلاصه اگر اهل زدن به جادهخاکی هستید یا هیچوقت به جاده خاکی نزدید این اپیزود برای شماست.
امیدواریم از این اپیزود خوشتون بیاد و لطفا با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
این اپیزود رو با دوستانتون یا در شبکههای اجتماعیتون بهاشتراک بگذارید
Thank you for subscribing. Share this episode.