اپیزود هشتم
الهه بعد از ملاقات اون پیرمرد دعانویس برای نگه داشتن پارسا تصمیم میگیره به اون کروکی که پیرمرد بهش داده بود بره اما قبلش متوجه میشه چند روزی ناپدید شده بود در صورتی که خودش فکر میکرد فقط چند ساعت نبوده، الهه وقتی به خونه میره از پارسا حرفای عجیبی میشنوه که اونو شوکه میکنه.
پارسا میگه سمیه یه گوسفند بزرگ میخواد، الهه که خیلی ترسیده به حرفای پارسا گوش میکنه و یه گوسفند بزرگ میگیره اما بعد از چند ساعت جنازه گوسفندو کف پارکینگ پیدا میکنه و رد پای عجیب یک سم!!!!
الهه گیج و مبهوت به پارسا نگاه میکنه و اون اتفاقای عجیبی که توی دستشویی افتاد، صدای یه غریبه که میگه چرا جلیل و کشتی اون بابام بود!!!!
خواب الهه درمورد ویدیو اینستاگرام جلیل و اتفاقاتی که باعث شد الهه با جلیل ازدواج کنه، همه اینا یه علامت سوال بزرگی بود که توی ذهن الهه شکل گرفته بود…..
نویسنده: رامبد خانلری.
گویندگان: پدرام زمانی و یگانه رمضانی.
تهیه شده توسط مجموعه اتاق فرار انیگما.