می آید روزی که در تراس خانه ات، روی صندلی دسته دار نشسته ای و بازی کودکان را تماشا می کنی.
آن روز، دیگر نه باران خاطره ای از من برایت تازه می کند، و نه غروب آفتاب سنگی بر دریاچه ی آرام دلت
می اندازد.
سال هاست که تو مرا پاک از یاد برده ای!
کنار روز مرگی هایت، یک فنجان چای برای خودت میریزی و با دستانی که دیگر چروک شده اند
لرزان لرزان فنجان چایت را به لبانت نزدیک می کنی، امّا یکباره یکی از کودکان نام مرا فریاد می زند!
” شباهت اسمی بود “
تو آرام فنجانت را کمی پایین می آوری،
لبخند کوچکی می زنی و دوباره چایت را می نوشی، من به همان لبخند زنده ام.
” عطر چشمان او/ روزبه معین “
__________________________________________________________________________________________________
گوینده: رضا شیران
نویسنده: روزبه معین
میکس و مسترینگ: دانش اعلایی
طراح کاور: محمدرضا عباس نژاد