اول سلام
دوم نوشتن ام خوب نیست!
یعنی نوشتنم نمیاد اما تا دلت بخواد حرف زدن رو دوست دارم.
به این موضوع وقتی شک کردم که رفتم یه وبلاگ ساختم و دیدم اصلا حسش نیست آپدیتش کنم مگر ماهی یک بار و اونم به مرور فراموش شد…
البته باب فراموش شدن همیشه بازه.
من تمرکز خوبی توی خواندن ندارم. شاید دلیل اصلی درس نخوندم و تمرکز اصلی روی شنیده هام در کلاس هم همین بوده باشه. کلا حرف زدن و شنیدن رو بیشتر دوست داشتم تا خواندن و نوشتن. الان که یه چند تا پیراهن پاره کردم و چند سالیه وارد دهه چهارم شدم و قبل اینا متاهل شدم، یکم با خواندن و نوشتن آشتی کردم. اما با این حال از همون ایام عشق می کردم با کتاب های ژول ورن. یه جوری که ورودم به کتابخانه مدرسه کلا ممنوع بود! به خاطر خوندن داستان های علمی تخیلی سر کلاس ریاضی….
الغرض. بلند بلند کتاب خوندن ترکیب دوتا کاره که من خیلی دوست دارم. کتاب خوندن و حرف زدن؛ فلذا هر قسمت از کتاب هایی که ارتباط برقرار میکنم، خصوصا توی روان شناسی رو میارم اینجا می خونم براتون. سعی می کنم حرفه ای باشه و بدون گاف
عزت شما زیاد